یادداشت های بی سر و ته
یادداشت های بی سر و ته

یادداشت های بی سر و ته

فریب

"فریبی که ما را خرسند میکند بیش از صد حقیقت برایمان ارزش دارد."

-پوشکین

تمشک تیغ دار

من پیش خودم تصور می کردم که روی هم رفته چقدر اشخاص راضی وجود دارند و چه تودهٔ بی شماری را تشکیل می دهند.

به این زندگی نگاه بکنید ، کناره گیری و تن پروری زورمندان ، نادانی ناتوانان و شباهت آن ها با جانوران ، به دور یک زندگی مسکنت آمیز و دور از حقیقت زیست می کنند و با فساد ، شرابخواری و دروغ به سر می برند . با وجود همهٔ این ها در همهٔ خانه ها ، در کوچه ها ، چه خاموشی و چه آرامشی!

میان پنجاه هزار مردم شهر ، یک نفر پیدا نمی شود که فریاد بزند و ناسزا بگوید.
می بینم می روند به بازار ، روز می خورند ، شب را می خوابند ، حرف های بی مزه به هم می زنند ، زناشویی می کنند ، پیر می شوند ، با چهرهٔ گشاده مرده های خودشان را به گور می سپارند .

ولی آن هایی که درد می کشند ما نمی بینیم ، ما نمی شنویم و آن چه در زندگی ترسناک است می گذرد و کسی نمی داند که کجا در پس پرده پنهان است.

شغال و عرب

شغال پیر در حالی که چشم هایش را به چشم های من دوخته بود گفت :

"ما میدانیم که تو از جانب شمال می آیی، و ما به همین جهت امیدواریم. آنجا عقل وجود دارد و عرب ها عاری از آن میباشند. چنانکه میبینی به هیچ وجه نمیشو در خودپسندی سرد آنها جرقه ی عقلی روشن کرد. آنها جانوران را برای خوردن می کشند و از لاشمرده پرهیز میکنند."

"موضوع کشتن آنها نیست. آب رودخانه ی نیل کفاف نمی دهد که این پلیدی را بشوید. فقط منظره ی هیکل زنده ی آنها ما را وادار به فرار میکند، وقتی که ما این منظره را میبینیم به جستجوی هوای تمیزتری میرویم. ما به بیابان پناه می بریم که به این علت وطن ما شده است."

"ما یک هوای قابل استنشاق میخواهیم، ما افقی میخواهیم که از وجود آنها پاک باشد؛ ما نمیتوانیم ناله ی گوساله هایی را تحمل بکنیم که اعراب سر میبرند، باید که همه ی جانوران بتوانند در صلح و صفا جان بدهند."

When

-When were you're the last time that you felt LOVE?

+A lifetime ago.

HOPE

we're afraid of pains. and as frightening as it may be that pain will make you stronger. if you allow yourself to feel it... embrace it... it will make you more powerful than you ever imagined. it's the greatest gift we have... to bear the pain without breaking. and it's born from the most human power... HOPE. please I need myself to HOPE again.