یادداشت های بی سر و ته
یادداشت های بی سر و ته

یادداشت های بی سر و ته

زاویه دید

نشست روی خودکارم
چند ثانیه ای مظلومانه و بی هدف به نقطه ای نامعلوم خیره شد.
بی حرکت.
دست هایش را به هم مالید.به نظرم بامزه ترین حرکت یک حشره همین می تواند باشد.
ذوقش را کردم.
انگار خوشش آمده باشد دوباره دست هایش را به هم مالید و مرا خنداند و . . .
نمی دانم چه شد که پرید رفت!

...

نشستم روی خودکار و تا زمانی که مطمئن نشدم آن غول پیکری که آنجا نشسته قصد کشتنم را ندارد زل زدم به چشمانش!
کمی که گذشت دیدم نه،
چنان لم داده که محال است به خاطر کشتن من بی ارزش تکانی به خودش بدهد...
داشتم با دقتی مثال نزدنی زوایا و خفایای خودکار را بررسی می کردم شاید میکروبی چیزی گیرم بیاید.
دیدم می خندد!
کمی نگاهش کردم دیدم زل زده به من!
اهمیتی ندادم.
به کارم ادامه دادم.
دوباره خندید!
از شما چه پنهان همین قدر که مثل بقیه شان نمی خواست مرا بکشد به اندازه ی کافی شکم را برانگیخته بود.
حالا هم که دائم نیشش باز بود.
نگذاشت یک لقمه میکروب با دل خوش از گلویم پایین برود.
من هم پریدم رفتم روی یک شیرینی خامه ای.
دیر جنبیده بودم جنازه ام جلوی لانه ی مورچه ها بود.
بال چپم بدجور درد می کند.
لاکردار سرعت عملش زیاد بود
دلم برای خودکار تنگ شده...

sh.kh
22/2/94

Man Seeking Woman

look, we can send a normal text

that's smart  and funny and references a thing from before

and we could get that dinner on friday.

but where would that lead to ?

another text ?

another dinner ?

text, dinner, text, dinner!

the goal isn't texts and dinners!

it's  sex!

we want sex!

and if that's not something she wants, well then we need to know right now!