یادداشت های بی سر و ته
یادداشت های بی سر و ته

یادداشت های بی سر و ته

کیرم توو این زندگی

روزمان را با ذکر "کیرم توو این زندگی" شروع میکنیم!

Ramadan

I hate Ramadan.
I hate Islam.
I hate God.
Fuck'em ALL.
I hate this fucking month.

Love is Suffer

To love is to suffer. To avoid suffering, one must not love. But, then one suffers from not loving. Therefore, to love is to suffer, not to love is to suffer, to suffer is to suffer. To be happy is to love, to be happy, then, is to suffer, but suffering makes one unhappy, therefore, to be unhappy one must love, or love to suffer, or suffer from too much happiness — I hope you're getting this down.

Actions & Consequences

- Why do actions have consequences?! 

- *SIGH*

میگن که پیری و مرگ اجتناب‌ناپذیر عه

میگن پیری و مرگ اجتناب ناپذیر عه. این جمله اصلأ هم درست نیست. مرگ، بعله! ولی منی که الان ۳۲ سالمه و دوست دارم بمیرم و شاید مُردم، یعنی  از پیری اجتناب کردم!


پی نوشت ۱ : از پیرها اصلا بدم نمیاد. ولی از پیر شدن خودم، چرااا.

پی نوشت ۲ : اینروزا همش فکر مرگ و خودکشی توو سرمه!

انقراض

خوش به حال دایناسورها. چه پایان خوشی. همه باهم. بدون درد. یهویی. خداحافظ. ولی نه!!!!! برا ما خار داره. نه میتونیم زندگی کنیم نه میتونیم بمیریم. باید کل زندگی مون رو هم درد بکشیم و کیر تووش. کاش مثل فیلم melancholia همه باهم به درک واصل شیم. هم ما از دست زندگی راحت شیم هم زندگی از دست ما راحت شه. کاش! و این ای کاش ها ادامه داره.