سانسور !!!
سانسور سانسوره... حالا از هر مدلش باشه. میخاد یه کلمه باشه میخاد یه تصویر باشه میخاد هرچی باشه !!!
قلم !!!
من به شخصه دو نوع کتاب و دو نوع قلم رو دوست دارم :1. کاراکتر اولش از همه چیز زده و متنفر باشه و زندگی رو پوچ ببینه
2. کاراکتر اولش با همه چی و حتی کوچک ترین مسائل به زیبایی و شادی برسه
هردو طرف رو هم قبول دارم ولی کششم به سمت پوچیه !
یا بهتر بگم هنوز تو مرحله اولم !!!
وودی آلن
این آقا کارگردان ، نویسنده ، بازیگر ، موزیسین و کمدین عه
تو اکثر کارهاش کارگردان، نویسنده و بازیگر خودشه !
با تماشای تنها یکی از فیلم هاش می تونید بفهمید که ایشون چی میخوان بگن : رابطه و مرگ
همون مسأله ای که تمام ذهن منو هم به خودش مشغول کرده... روابط پوچ و مرگ !
در مورد کلمه ی "پوچ" دقت کنید ! یاد اون دیالوگ وودی آلن تو فیلم "Annie Hall" افتادم :
یک نفر میره پیش روانپزشک و میگه
دکتر، برادر من دیوونه است"
"اون فکر میکنه که مرغه
و بعد دکتر میگه
"خوب چرا نمیفرستیش بیمارستان؟"
بعد اون یارو میگه
"میخواستم بفرستمش ولی من تخم مرغ لازم دارم"
خوب به نظرم این الان خیلی شبیه
احساسیه که من نسبت به روابط زن و مرد دارم
،این روابط کاملاً غیر منطقی
دیوونه وار و مسخره است
....ولی گمونم همه مون به این روابط ادامه میدیم
چون به تخم مرغ هاش نیاز داریم
اگه میخوایین تو رابطه و زندگیتون یه تکونی بدین توصیه میکنم حتما کارهای وودی آلن رو تماشا کنید. با "Annie Hall" شروع کنید. فوق العاده ست !!!
رونمایی
این منم...