یادداشت های بی سر و ته
یادداشت های بی سر و ته

یادداشت های بی سر و ته

خودم باید هوای خودم رو داشته باشم

از آن روزی که ازش خواستم کمکم کنه و ازش جوابی نشنیدم فهمیدم خودم باید هوای خودم رو داشته باشم. دستم رو طرف آسمون بالا بردم و بهش گفتم تو که کمکم نمیکنی لطف کن سنگ هم جلو پام ننداز.

نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 11:02 ق.ظ http://www.turkmenmemory.blogfa.com

سنگو که خیالت راهت میندازه
ولی کمک میتونم نظربدم نمیتونم بگم یعنی نمیخوام بگم !!!

قسمت کمک رو واضح تر بگو

[ بدون نام ] چهارشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 08:27 ب.ظ http://www.turkmenmemory.blogfa.com

کتابو خوندی اون قسمتش دختره کوزیمو رو دوس داره ولی اذیتش میکنه زجرش میده میگه میخوام مطمئن شم دوسم داری... خدام گاهی از این بازیا باهامون میکنه
کمک هم شاید منتظر نموندی یا ندیدی یا واقعا نخواستی !
شایدم شاید راهتو نمیدونم راه درخواست کمکت اشتباه بوده میخواسته یه جور دیگه کمکت کنه

می تونه درست باشه ولی من قبول ندارم

[ بدون نام ] چهارشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 10:37 ب.ظ http://www.turkmenmemory.blogfa.com

خوبه
من نظر خودمو گفتم یکی از این دو تا درسته
اگه هم من اشتباه کنم فک نکنم چیزیو از دست داده باشم.

دقیقا. آدم باید به یه چیزی اعتقاد داشته باشه. تو اعتقاد خودت رو انتخاب کردی. و اینکه من باهاش مخالفم چیزی از ارزش اعتقادت کم نمیکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد