حلوا
زن عصمت:
بفرمایین،حلوا میخواین؟
رجب:
آره.
این دیگه چه حلوایه؟!
بذار نگا کنم.
من اینو نمیخورم.ببخشید،یه دقیقه بیا.
بیا.
اینو با چه روغنی درست کردی؟
زن عصمت:
با کره.
رجب:
مطمئنی؟
زن عصمت:
به خدا با کره درست کردم.
رجب:
باشه الان میخوریم میفهمیم...
این اصلا توش کره نداره.
امکان نداره من اینو بخورم.
نمیخورم اینو.ببرش،خجالت بکش.
به زنی مثل تو نمیاد این کار.
نورالله:
باید حلوی "عصمت" رو بخوریم.
رجب:
خب ما واسه خوردن حلوای برادرمون"عصمت" اومدیم.
اما این که خوردنی نیست.
آدم واسه یه بار تو کل عمرش وفات میشه.
فقط یه بار میمیره.
خب حلوا رو خوب درست کنین.
فقط یه کار دارین دیگه.
فقط واسه یه دفعه درست میکنین.
نورالله:
راست میگی.
چلنج من و سلوا
سلوا که الان 9 سالشه به رامشتین گفت چه آهنگ های مسخره ای داره. قرار شد وقتی 18 ساله شد آهنگ هاش رو براش پلی کنم ببینم نظرش چیه ! که از همین الان مشخصه. هرچی باشه حضرت رامشتین عه !!!
Nice to meet you. I'm Autumn
من این فیلم رو چندین بار نگاه کردم. توو ژانر خودش فیلم خیلی خوبیه و اینکه با نقش اول فیلم "تام" همزاد پنداری میکنم. توو این پست تمرکزم فقط و فقط به یک دیالوگه. دیالوگه شیرین و امید دهنده ایه برای شخص بنده...
My name's Tom -
Nice to meet you. I'm Autumn +
و ترک تیتراژ پایانی عه فیلم که میگه
# She 's got you high and you don't even know yet #
